تعریف: تا اوایل دهه ی 1930 این اختلال با نام کلامزی طبقه بندی می شد از آن پس ترکیبهای دیگری مانند دستپاچلفتی حرکتی؛صدمه حرکتی و دستپاچلفتی جسمی برای تشریح این اختلال بکار رفت و همچنین از ترکیبات آپراکسیای رشدی واختلالات درکی حرکتی جهت تعریف اختلالات رشدی بهره برده می شد.در سال 1994 در کنفرانس " کودکان و کلامزینس" بر روی ترکیب لغوی: اختلال هماهنگی پیشرونده (developmental coordination disorder) برای تشریح وضعیت کودکان با اختلال ناهماهنگی رشدی اجماع حاصل شد و در طبقه بندی DSMIV نیز از این ترکیب استفاده شده است. این اختلال به صورت یک وضعیت مزمن و معمولا پایدار در کودکان یافت می شود. اختلال هماهنگی پیشرونده(DCD)
بعنوان یک صدمه ی قابل ملاحظه ی هماهنگی حرکتی مطرح شده است البته هنگامی این تشخیص گذاشته می شود که اختلالات حرکتی مذکور تأثیرات منفی قابل ملاحظه ایی بر برخی از جنبه های دیگر زندگی فرد داشته باشد که معمولا تأثیر بسزایی بر امور تحصیلی وفعالیتهای روزمره زندگی دارد. قابل ذکر است این اختلال نباید ناشی از یک آسیب عصب شناخی قابل تشخیص باشد ضمنا این کودکان نباید هیچ اختلالی در تون عضلانی(آتاکسیا؛اسپاسیتی)؛ فقدان حس یا حرکات غیر عادی داشته باشند.این کودکان معمولا توانایی ذهنی متوسط به بالا دارند.اگر کودک دچار عقب ماندگی ذهنی باشد IQباید بالای 70 و صدمات حرکتی بیش از حد نرمال قابل انتظار برای کودکان عقب مانده ی ذهنی باشد سرانجام اینکه نباید درکودکان DCD علائم تشخیصی اختلالات رشدی فراگیر دیده شود.این اختلال با اختلالات پیش پا افتاده و ناچیز دوران کودکی شروع می شود ومعمولا بین سنین 6 تا 12 سالگی تشخیص داده می شود.این اختلال هم بصورت مجزا وجود دارد وهم بصورت توأم با سایر اختلالات مانند اختلالات یادگیری یا ADHDممکن است وجود داشته باشد.هنگامیکه از کلمه دیسپراکسیا استفاده می شود تعریف بیشتر به سمت سازماندهی برنامه ریزی وسازماندهی حرکتی میل می نماید.
شیوع:
شیوع DCD بین 8%-5% در کودکان سنین مدرسه تخمین زده می شود.بنظر می رسد این شیوع در پسران با نسبت 2 به 1 بیش از دختران باشد.این اختلاف ممکن است به علت ارجاع بیشتر پسران باشد زیرا این اختلال مشکلات بیشتری جهت کنترل آنان درخانه ومدرسه ایجاد می کنند.
پیش آگهی:
عموم تحقیقات در زمینه ی DCD نشان میدهند که این کودکان بدون مداخلات درمانی اگرچه بدتر نمی شوند اما بهبودی نیز حاصل نمی گردد.در یک کار تحقیقاتی که نتایج آن در مقاله ایی با عنوان (کلامزی در کودکان : آیا این کودکان با افزایش سن بهبود میابند؟(1991))(1) انتشار یافت17 کودک در سن 6 سالگی مورد آزمون قرار گرفتند و سپس در سن 16 سالگی دوباره آزمونها به عمل آمد ومشخص گردید مشکلات که در 6 سالگی وجود داشت در 16 سالگی نیز ادامه دارد.در یک کار تحقیقاتی دیگرکه در سال 2001 انجام شد(2) کودکان سوئدی مورد مطالعه قرار گرفتند در این آزمون 818 کودک از نظر توانایی درک مطالب هنگام خواندن در سن 7 سالگی مورد آزمون قرار گرفتند وهمینطور در سن 10 سالگی این آزمون تکرار شد نتیجه این که ارتباط معناداری بین نتایج این دو آزمون وجود داشت پس میتوان نتیجه گرفت این کودکان بدون مداخلات درمانی اگرچه بدتر نمی شوند اما بهبودی نیز حاصل نمی گردد این کودکان معمولا در سطح نازلتری از تواناییهای خواندن و تحصیلی برخوردارند.
ویژگیهای عملکرد حرکتی کودکان DCD شامل موارد زیر می باشد:
-کندی حرکات
-تکیه بیش از حد بر اطلاعات بینایی در مقایسه با اطلاعات حس عمقی
-ناهماهنگی در ارتباط میان برخی از جنبه های حرکتی با سایر مهارتهای حرکتی
-این کودکان معمولا در پیش بینی واستفاده از اطلاعات حس عمقی وبهره گیری از سرنخ ها وهمچنین بکار بردن استراتژیهای درمانی ناکارامدند.
یکی از برنامه های درمانی مناسب کاردرمانی می باشد که با اسنفاده از تکنیک های درمانی مناسب و آگاهی از جنبه های مختلف این اختلال می تواند کمک شایانی به افزایش توانمندیهای این کودکان در زمینه های گونگون نماید.
واژهای کلیدی: DCD
بهزاد امینی٬ دانشجوی کارشناسی ارشد کاردرمانی
درود. سپاس به خاطر مطلب مفیدتون. منم دانشجوی کاردرمانی ام. از این مطلب شما برای ارائه م با اجازه تون استفاده میکنم. میشه لطف کنید و منبع هم ذکر کنید؟
سلام دوست و همکار گرامی!
از اینکه از مطلب وبلاگ خودتون استفاده نمایید خرسندم.
منتظر بمانید. به شما اطلاع داده خواهد شد.
ارادتمند